*~~~*****~~~*
مادر تنها کنج خانه نشسته بود و پسرڪ بے توجه غرق در فیسبوڪ این پست را گذاشت تا لایڪ جمع کند: همه هستے ام مادرم
دخترڪ در لاین عکس کارگر پیر را گذاشت و زیرش نوشت: پدراے زحمتکش چند تا لایڪ دارن... همزمان پدر پیرش صدایش کرد دخترم ناهار آماده است
دختر داد زد من میل ندارم صد دفعه نگفتم وقتے تو اتاقم هستم اینقد صدام نکنید
راستے پست دخترڪ کلے لایڪ خورده بود
*~~~*****~~~*